محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

زندگی شیرین

روزهای مامان 1

1390/9/20 13:28
نویسنده : مامان سما
239 بازدید
اشتراک گذاری

نمی دونم الان هفته ٦ هستم یا ٧

از امروز یک کمی حالت تهوع اومده سراغم از فکر کردن به غذا و اشپزخونه هم حالم بد میشه .حالا نهار بابایی رو چکارکنم الانم میاد حتما گشنس

سعی میکنم هر روز یه سیب خوشمزه بخورم

خرما هم که فراوون می خورم

مامانی هم چند تا توصیه برام داشت واسه خوردن سیب و انار و خوندن سوره یوسف و یس البته یک کم سخته ولی به قول بابایی هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد

دیروز ماه گرفتگی بود حالا نمی دونم خرافاته یا نه می گن زن باردار نباید دست به شکمش بزنه یا خودشو بخارونه ...

خیلی سخت بود از ساعت ٤ تا ٨ همش مواظب بودم خودمو نخارونم نمی دونم چرا تمام وجودم می خارید

مامانی هم مدام زنگ می زد و توصیه های ایمنی میکرد

بابایی هم همش منو مسخره می کرد و می گفت اینا همش خرافاته

خیلی خیلی سرم شلوغه گوگولی من

از اول دی ماه امتحانام شروع میشه نمی دونم چطوری با بودن تو واسه امتحانام برم اراک

توکل به خدا

ولی واسه ترم بعد حتما مرخصی می گیرم دربست خدمت شما هستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)